سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوست داری بیاتو

بلوغ زودهنگام دختران

آیا بلوغ زودتر دختران، ظلم به آنها نیست؟
طبق فتوای بیشتر علما، دختران از نه سالگی بالغ می شوند اما پسرها از پانزده سالگی. این، یکی از احکامی است که مورد اعتراض برخی قرار گرفته. خانم نوشین نیز این حکم را مورد انتقاد قرار داده. لازم دانستیم توضیحی در مورد آن ارائه کنیم.

 

 1. نوشین:
از وقتی متولد شدم داغ اسلام بر پیشانیم خورده است و از نه سالگی انجام همه ی احکام اسلامی بر من واجب شد ولی برادرم می بایست از پانزده سالگی احکام اسلامی را انجام می داد. و وقتی از دلیلش پرسیدم گفتند چون تو روزهایی از ماه را نجس هستی و در این روزها لایق نماز خواندن و گفتگو با پروردگارت نیستی؛ پس باید در این شش سال جبران مافات کنی!
از همان ابتدا به من فهماندند که خدای من در بسیاری از روزها حتی من را شایسته ی گفتگو با خودش هم نمی داند. در نه سالگی به راحتی پذیرفتم ولی حالا که فکر می کنم من چطور نمی توانم ظلمی را که جامعه بر من روا میدارد حتی با پروردگارم هم نجوا کنم بغض گلویم را می فشارد ولی نه ... صبر کن! اندکی صبر کن! من چگونه می توانم از مظلومیتم با کسی سخن گویم که خود، حکم ظلم را داده است؟ مگر نه این است که اینها، همین ها که من ظالمشان میخوانم، تنها مجریان احکام پروردگارشان هستند.
از همان کودکی حجاب را به من واجب کرد تا مبادا باعث تحریک انسان هایش شوم. مرا در زندان حجاب محبوس کرد تا مردانش از کنترل شهواتشان ازاد گردند.

 

 2. فاطمی:
الف) معمولا زنانی که از تفاوتهای احکام زن و مرد سخن می گویند، جنبه ی به ظاهر به ضررشان را می نگرند اما به جنبه ای که به نفعشان است توجه نمی کنند. طبق فتوای بیشتر علما بلوغ دختران شش سال زودتر از پسرهاست و این سبب اعتراض بعضی خانمها شده که: ما باید چند سال زودتر از پسرها نماز بخوانیم، روزه بگیریم و ... اما آن طرف قضیه را نمی گویند که دخترها شش سال زودتر از پسرها اختیار اموالشان را به دست می گیرند. معامله با یک پسر چهارده ساله در صورتی درست است که ولی او اجازه دهد اما دختر نه ساله کاملا می تواند معامله کند و در اموالش تصرف کند یا اموالش را ببخشد.
دختر نه ساله می تواند قاتل عمدی پدر و مادرش را ببخشد یا تقاضای قصاص کند اما پسر چهارده ساله نه می تواند ببخشد و نه قصاص کند بلکه باید صبر کرد تا بالغ شود.
شهادت دختر نه ساله در دادگاه پذیرفته می شود اما پسر چهارده ساله نه. چرا شما این طرف قضیه را نمی بیند؟
از سوی دیگر مگر نماز خواندن و روزه گرفتن بده که می گویید این چیزها شش سال زودتر از دخترها خواسته شده؟ بجای اعتراض بگویید: اسلام زنها را شش سال زودتر داخل آدم حساب کرده. خداوند شش سال زودتر می خواهد نجوای آنها را بشنود.
حدس می زنم اگر قضیه بعکس بود و دخترها شش سال دیرتر بالغ می شدند، امثال شما باز هم اعتراض می کردید که: اسلام با این حکم خود ما را تحقیر کرده و ما را دیرتر جزء آدم حساب کرده!
جالب است در همین نوشته ی شما می بینیم هم به نماز خواندن زودهنگام اعتراض می کنی و هم به برداشتن نماز زنان در ایام حیض! شما زودتر نماز خواندن را به مشقت انداختن دخترها می دانی اما در ایامی که نماز از زنها برداشته شده می گویی: خدا ما را لایق گفتگو با خودش نمی داند! چرا نمی گی: خدا چند روز در ماه به زنها تخفیف داده اما به مردها چنین تخفیفی نداده؟!

 

ب) اعتراض می کنی که: چرا نمی توانی در ایام عادت با خدای خود نجوا کنی؟ چنین اعتراضی بیجاست. اتفاقا مستحب است زنها در ایام حیض به همان مدتی که روزانه برای نماز صرف می کنند، در جایی نشسته به جای نماز، مشغول خواندن دعا و نجوا با خدا شوند. بنابراین در ایام عادت، شکل مناجات عوض می شود البته مناجاتی که بر او واجب نیست و این تخفیفی برای زنهاست اما مردها در هرحال باید نماز بخوانند.

 

ج) به حجاب زودهنگام دختران اعتراض کردی.
سؤال: می دانیم که کنترل شهوت در جنس مذکر بسیار کمتر از مؤنث است. دو دختر را فرض کنیم یکی با حجاب و دیگری بی حجاب. پسرهایی که اهل مزاحمت و آزار جنس مخالفند انصافا نسبت به کدامیک از این دو زودتر دست درازی می کنند؟ بنابراین رعایت حجاب هم به نفع مردهاست و هم به نفع زنها.
دیگر آنکه جنس زن به گونه ای است که وقتی در جمع مردها ظاهر می شود، به ظاهر خود خیلی بیشتر از مردها حساس است. وقتی که حجاب را رعایت کرد بخش زیاد از مشغولیات ذهنی او کاسته می شود. لذا زنهای خارجی وقتی به ایران می آیند و مجبور به رعایت حجاب می شوند، احساس راحتی زیاد می کنند و وقتی به کشورشان برمی گردند تمایل به ادامه ی رعایت حجاب دارند.

 

د) جوابی را که دیگران در مورد علت بلوغ زودتر دخترها به شما داده اند، هنوز نشنیده ام. این جواب در صورتی درست است که احکام مربوط به دخترها که زودتر شروع می شود منحصر به نماز و روزه باشد در حالی که همه ی احکام آنها زودتر شروع می شود.

 

هـ) آن قسم از احکامی که در حد توان دختران نه ساله نیست مثل روزه، از آنها برداشته شده و چنین نیست که در هرشرایطی باید همه ی احکام را انجام دهند.

 

و) طبق فتوای بعضی فقها، سن بلوغ در دختران سیزده سالگی است.

 

 3. نوشین:
اگر شما میگوئید خداوند شش سال زودتر میخواهد نجواهای ما را بشنود پس این خوب است این تدبیر آدمهای امروزی است که احکام 1400 سال پیش را زهرش را گرفته اند و میگویند خدا میخواهد به تو بیشتر احترام بگذارد در صورتیکه اولا بحث ما بر سر مسائل 1400 سال پیش است نه حرفها و برداشتهای امروزه که تماما زهر گرفته شده است و ماله کشی شده از خطبه علی پی ببر به بدبختی زنان علی گفته و من در وبلاگم با نام بیداری گفتم محمد رسول خدا هم چه نظری راجع به زنان داشته بطور اختصار در اینجا مینویسم اما اگر رجوع کنید به وبلاگم بهتر است اونجا مفصل است (منظورم بحث با عنوان آرزوهای محمد است/ یک مطلب پیش)
و اما عقیده محمد در مورد زنان:
از محمد پرسیدند اندازه زنان خوب نسبت به زنان بد چقدر است؟ ایشان گفتند به اندازه کلاغ نک قرمز نسبت به همه کلاغها!!
 شما خودت میدانی که کلاغ نک قرمز یک به همه هست من که اصلا در طول زندگیم کلاغ نک قرمز یکیش را هم ندیدم یعنی محمد میخواهد بگوید زن ها تماما خل هستند ... و بی عقل
 پس حالا یک سوال پیش میآید:
 زنی که ناقص العقل هست کودک 9 ساله هم هست (اما بقول شما ها به بلوغ سنی رسیده است)  چطوری در دادگاه حق ابراز عقیده دارد در صورتیکه همین زن بیچاره در هر سنی باشد بقول محمد و بقول علی اصلا ناقص العقل است و در نتیجه این ناقص العقلی از ارث پدریش هم نصف میبرد و دو برابر ارث و ماترک پدر خودش را باید به برادرش بدهد که مرد است ؟

 

 4. فاطمی:
الف) فلسفه ی بسیاری از احکام را ما نمی دانیم یا آگاهی ما ناقص است از جمله بلوغ زودرس دختران. آنچه می گوییم حدسیات خودمان است. اینکه گفتم: «خداوند شش سال زودتر می خواهد نجوای زنها را بشنود» به خاطر این ادعای شما بود که فلسفه ی نماز نخواندن زنها در ایام حیض را این دانستی که خدا نمی خواهد در این ایام نجوای شما را بشنود. خواستم بگویم که اگر این فلسفه را قبول داری آن را نیز بپذیر که فلسفه ی بلوغ زودرس آن است که خدا می خواهد نجوای زنها را زودتر بشنود.

 

ب) روایتی که آوردی و در وبلاگت هم دیدم، مدرک تاریخی ندارد. در وبلاگ شما کامنت گذاشتم و گفتم که بسیاری از این نقل قولها دقیق نیست. وقتی به منبع اصلی مراجعه می کنیم به گونه ای دیگر است و گاهی اصلا وجود ندارد. بنابراین به این نقلها نمی توان اعتماد کرد.

 

ج) در مورد روایاتی که زنها را ناقص العقل می دانند، بحثی جدا می طلبد در عین حال در اینجا می گویم: بسیاری از مردها هم ناقص العقلند و در عین حال گواهی آنها پذیرفته می شود. ممکنه کسی ناقص العقل باشه و در عین حال این نقصان عقل او تنافی با شهادت دادنش نداشته باشد.

 

د) علت کمتر ارث بردن زن ناقص العقل بودنش نیست بلکه ظاهرا برای این است که معمولا مخارج زنها کمتر است.
همانطور که اسلام نان آوری را به عهده ی مردها گذاشته، در اینجا نیز تا حدی آن را جبران کرده. وقتی ارث به مردی می رسد باید آن را برای زنش خرج کند اما زن وقتی ارث می برد می تواند همه را کنار بگذارد و دست به آن نزند. بنابراین حق را به مردها بدهید که بیشتر ارث ببرند.

 

 5. هیوا:
اصلا اسلام زن راجزو ادم حساب نمی کند همانطور که درسوره ی بقره ایه ی 222 امده از تو درباره عادت ماهانه زنان می پرسند بگو ان رنجی است برای انان پس هنگام عادت ماهانه از امیزش بازنان کناره گیری کنید وبه انها نزدیک نشوید تاپاک شوند وچون پاک شدند ازهمان جایی با انان امیزش کنید که پروردگار گفته است اللله پاکیزگان وتوبه کارن را دوست دارد*الله که ازعلم کامل برخورداراست جواب این سوال انسانهارا درموردعادت ماهانه زنان(پریود)این گونه جواب می دهدکه ان رنجی است برای انان اول به سبب کدام گناه همه زنان رنج بکشنداین عدالت است که که زنان به خاطر اینکه خداوند انهارادختر افریده مجازات شون ودوم این دلیل پریود شدن همین است راستی چرا خدا اینقدر زنان را حقیر کرده است که پریود شدن انها که جز طبیعی انهاست رارنج محسوب می کنه وبعد زنان را درهنگام پریود شدن ناپاگ می داند این عدالت است که یک انسان در ماه شش یا هفت روز نجس باشد

 

 6. فاطمی:
الف) قرآن می گه: حیض "اذی" است. درسته که "اذی" یعنی رنج اما منظور چیزیست که سبب رنج میشه و لذا در تفسیر نمونه به «آلودگی» ترجمه شده و صحیحه و واقعا خون حیض سبب اذیت و آلودگی می شه.

 

ب) اینکه قرآن گفته: در ایام حیض از زنها دوری کنید، کنایه از آمیزش نکردنه. مثلا در روایات آمده: وقتی به اهلتان دخول کردید... این نیز کنایه از مجامعته. گاه برای رعایت ادب با کنایه سخن می گن. در فارسی هم میگیم: نزدیکی کردن. و منظورمان مجامعته. پس وقتی قرآن میگه نزدیک زنها نشید یعنی نزدیکی نکنید نه اینکه مثل زرتشتیها که در گذشته زنهای حائض رو بشدت محدود می کردن یا دست کم احکام فقهی شون اینطور بوده.
قرآن در آن آیه فقط دستور میده که با زنهای حائض جماع نکنید و علم روز نیز آمیزش در این ایام را مضر می داند. اگر منظور غیر از آمیزش بود، علما طبق آن فتوا می دادن.



Weblog Themes By Pichak

........

درباره وبلاگ


سلام من احمد رضایی ام دوست دارم با دوست تو که دوست داره با دوست من دوست باشه دوست نباشم

پیوندهای روزانه

  • شهر قشنگ
  • خسوف